محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

محرم و عزای امام حسین94

دختر گلم محدثه جونی امسال هم ماه محرم از راه رسید و شما دخترک نازم که امسال سه ساله بودی عزادار کوچولوی امام حسین و دختر سه سالش بودی و ما بیشتر روضه سه ساله ابا عبدلله و درک کردیم. امسال هم همانند سالهای گذشته به امامزاده علی اکبر چیذر هیئت حاج محمود کریمی رفتیم. عزیزم ایشالله سه ساله امام حسین همیشه پشت و پناهت باشه. ...
12 آبان 1394

سفرنامه مشهد6

دختر گلم محدثه جونی امسال برای روز عرفه تصمیم گرفتیم که بریم مشهد تو حرم امام رضا باشیم.به همین دلیل سه شنبه 31 شهریور راه افتادیم به سمت مشهد که چهارشنبه که روز عرفه س اونجا باشیم و تا روز شنبه مشهد ماندیم.البته من و شما و بابایی به همراه باباحاجی و مامانجون و دایی مهدی و خاله فاطمه و نیکا جونی بودیم که با ماشین ما و دایی مهدی دو ماشینه رفتیم خیلی سفر خوبی بود و خیلی خوش گذشت مخصوصا به شما ونیکا جونی که خیلی همدیگرو دوست دارید.امیدوارم همیشه شاد باشی عشق من السلام علیک یا علی بن موسی الرضا برای دیدن ماجرای سفر و بقیه عکسا بفرمایید ادامه ی مطلب... توراه رفتنی صبح زود حرکت کردیم و شما خواب بودی ب...
8 مهر 1394

سفر نامه شمال 8

دختر قشنگم محدثه جونی بابا محمود یه جای خیلی خوشگل در انزلی رزو کرده که بریم کلی آب و هوا عوض کنیم که ما باید از چهارشنبه تحویل میگرفتیم تا شنبه ولی از اونجایی که ما خیلی دلمون برای آب و هوای شمال تنگ شده بود از سه شنبه 24 شهریور راه افتادیم رفتیم سمت ماسوله و فومن و شب رو توی یه هتل در فومن موندیم و فرداش به سمت ویلا تو انزلی راه افتادیم.واااااااای خیلی سفر خوبی بود و کلی خوش گذشت که از چهارشنبه شب نیکا جونی و دایی مهدی و خاله فاطمه آمدن پیش ما و تا جمعه بودن که باعث شد این سفر بیشتر خوش بگذره. عزیزم شرح بقیه ماجرای سفر و با عکسا ادامه مطلب برات توضیح میدم. بفرمایید ادامه مطلب... در راه رفتن چون صبح زود حرکت ک...
31 شهريور 1394

یک روز خیلی خوب با سفر یک روزه به قم و جمکران

دختر نازم محدثه جونی جمعه 20 شهریور من و شما و بابایی به اتفاق مامان جون و بابا حاجی و دایی مهدی و خاله فاطمه و نیکا جونی رفتیم قم و جمکران خیلی روز خوبی بود کلی خوش گذشت. دخترک عزیزم زیارتت قبول برای دیدن بقیه عکسا ادامه مطلب... اول رفتیم مسجد مقدس جمکران قربونت برم که داری به آقا سلام میدی من عاشق این عکست شدم قربون جفتتون بشم من که اینقدر عاشق هم هستین داخل مسجد یه جایی بود برای شما بچه ها که بازی کنید که شما کلی خوشحال شدید اینم یه عکس شما از حرم حضرت معصومه زیارتتون قبول خوشگلای من ...
23 شهريور 1394

یک ماه پر از شهر بازی و شادی

دخترم گلم محدثه جونی تقریبا از اواسط مرداد ماه تا الان که دارم برات مینویسم کلی شهر بازی رفتیم و حال کردی اصلا فکر کنم قابل شمارش نباشه ازجمله پارک ارم و سرزمین خورشید و سرزمین عجایب و پارک ساحلی و مجتمع زیتون و ... خلاصه کلی حال کردی و بازی کردی عاشقتم عشق من برای دیدن بقیه عکسا بفرمایید ادامه مطلب...   اینم چند تا عکس از شهربازی های مختلفی که رفتیم... ایشالله همیشه شاد باشی و بخندی دخترم ...
22 شهريور 1394

دختر عزیزم روزت مبارک

دخترم دردانه ی زیبایم عزیز تر از جانم پاره تنم دوستت دارم ... صدای دلنوازت را نگاه معصومانه ات را شیطنت های کودکانه ات گریه های بی کینه ات را دل پاک و مهربانت را همه را دوست میدارم می دانی... تو مژدگانی همه ی مهربانی های عالمی تو بهترین همدم و مونس و با محبت ترین پرستار عالمی تو ارزنده ترین هدیه خدا بر روی زمینی و در یک کلام تو رحمت کاملی تو را با همه ی وجود دوست میدارم دخترم همیشه خوب باش خوب بمون و شاد باش روزت مبارک همه ی وجودم محدثه جونم محدثه جونم به مناسبت روز دختر بابا جونی یه کیک خیلی خوشگل برای شما و نیکا...
25 مرداد 1394

کلی گردش و تفریح و 37 ماهگی

دخترک عزیزم محدثه جونی بعد از ماه مبارک رمضان و در ایام عید سعید فطر من و شما و بابایی با دایی مهدی و خاله فاطمه و نیکا جونی به دو تا از پار ک های بزرگ و قشنگ تهران رفتیم که یکی بوستان آب و آتش و دیگری دریاچه خلیج فارس که خیلی خوش گذشت.و شما با نیکا کلی بازی و شادی کردین کلی بهتون خوش گذشت. روز ماهگردت هم من و بابایی شما رو به یه شهر بازی بردیم و کلی بازی کردی عزیزم. 37 ماهگیت مبارک عشقم بقیه عکسا ادامه مطلب... اینجا روزی که 37 ماهه شدی گلم قربونت برم عاشق ذرت مکزیکی هستی نوش جونت واما بوستان آب و آتش هر کاری کردم بری آب بازی کنی نرفتی ا...
6 مرداد 1394

تولد 3 سالگی فرشته کوچولوی ما

چ لطیف است حس آغازی دوباره... و چ زیباست رسیدن دوباره به روزهای زیبای آغاز تنفس و چ اندازه عجیب است،روزهای ابتدای بودن و چ اندازه شیرین است امروز روز میلاد تو روزی که تو آغاز شدی و به ما پیوستی ورنگارنگ شد لحظه لحظه با تو بودن و لذت بخش شد با حضور تو نفس کشیدن دختر عزیزم تولدت مبارک دختر عزیزم از اونجایی که عاشق بستنی هستی و بعضی روزها سه چهار تا میخوری من و بابایی تصمیم گرفتیم که تولدت رو با تم بستنی بگیریم که خودت هم خیلی موافق بودی و همش ذوق میکردی.ولی مامانی یکم جور کردن همه چیز شبیه بستنی سخت بود مثلا لباس که میخواستم شکل بستنی باشه و بقیه چیزها.اما من ول کن نبودم و خودم لباست رو درست کر...
1 تير 1394

اولین کلاسی که رفتی عزیزم

دخترک عزیزم محدثه جونم از اونجایی که عاشق نقاشی کشیدنی و خیلی علاقه داری به همین خاطر اسمتو نوشتم کلاس نقاشی توی سرای محله نزدیک خونمون که خیلی ذوق کردی و دوست داشتی اونجارو عزیزم... اینجا هم داخل کلاسه قبل از شروع کلاس کلی بازی کردی اینجا هم دیگه کلاس دخترم شروع شده دخترک عزیزم امیدوارم همیشه موفق باشی و پله های ترقی رو یکی پس از دیگری طی کنی... ...
2 خرداد 1394

35 ماهگیت مبارک.

دختر عزیزم محدثه جونی  35 ماهه شدنت و بهت تبریک میگم عزیزم .واااااااااااااای باورم نمیشه که یک ماهه دیگه دخترم سه ساله میشه.                                       خدای مهربونم شکرت                                           عزیزقشنگم ماشالله اینقدر شیرین زبون و باهوشی که نمیدونم از چی برات بنویسم. عاشق نقاشی کردنی هم با مداد رنگی و هم مداد شمعی و هم آبرنگ هستی خلاصه همه جوره نقاشی کردنو دوست داری(بخاطر همین رفتم ...
30 ارديبهشت 1394