محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

سفرنامه مشهد 2

1392/5/24 21:12
نویسنده : مامان وبابا
641 بازدید
اشتراک گذاری

دخترک نازنین و کوشمولو؛محدثه جونی

داستان این پست مربوط به یک سفر 10 روزه در یکی از بهترین ماههای خداوند بنام رمضان، به شمال شرق سرزمین ایران،شهر خورشید، شهر امام هشتم ما شیعیان "علی ابن موسی الرضا (ع)" می باشد.

بار اولی که به این سفر رفتیم، شما عزیزکم سه ماه و چند روزی بشتر سن نداشتی و این بار یکسال و 45 روزه بودی و این یعنی جایی که بودیم را بیشتر درک می کنی.

خاطرات سفر:

1- شروع سفر 92/05/09 ساعت 21:30 

2- وسیله سفر ماشین شخصی. یعنی با ماشین خودمون رفتیم.

3- همسفرامون: فقط من و بابایی و خودت

4- بین راه در یکی از شهرهای سر راهمون بنام شاهرود توقف کردیم و شما و بابایی هم بازی کردید و هم کمی استراحت ساعت چند؟ 3:30 بامداد و 6 صبح ادامه راه

5- ساعت 15 رسیدیم به مقصد کجا؟مشهد مقدس

6- طی مدت ده روزی که اونجا بودیم به جاهای مختلفی هم سرزدیم از جمله: طرقبه و شاندیز، آرامکاه فردوسی (یکی از شاعران بنام ایرونی)، مجتمع های خرید (که البته کار هر روزمون بود)، شهربازی و... .

7- بعد از ده روز زندگی در جوار حرم امام رضا (ع) ساعت 3 بامداد 92/05/19 به سمت تهران حرکت کردیم .در راه برگشت یه سری هم به نیشابور زدیم و یه دیدار با آقاجون و مامان مرضی عمو محمد و خانواده، عمه جونی و خانواده داشتیم که داشتن به مشهد می رفتن خلاصه ساعت 13 رسیدیم خونمون.

برای دیدن بقیه عکس ها و شرح کاملتر سفر به ادامه مطلب بفرمایید.

توی راه با جایی که بابا جونی صندلی عقب برات درست کرده حسابی خواب بهت چسبید.

تو حرم تا حوض آب یا شیر آب میدی جیغ که دست بزنم.

عاشق این عکستم مامان قربون انگشترت بشم.

تو این عکس هم کبوتر رو دیده بودی و میدویدی دنبالش و میگفتی جو.

دخترکم تو صف نماز عید فطر

در سرزمین عجایب هم کلی بازی و ذوق کردی.

در آرامگاه فردوسی که چند حوض آب داشت شما هم کلی آب بازی کردی.

موقع خرید کردن هم شما فقط بازی میکردی.

موقع برگشت به خونه هم مثل رفت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نسرین خاله اسما
24 مرداد 92 23:36
سلام خوشگل خاله زیارتت قبول باشه ... چه عکس های نازی ام گرفتی ... خیلی ماه شدی
عزیزم انشالله که همیشه تو خوشی و گردش باشین

سلام خاله جون مرسی از محبتت

خاله فريماه
25 مرداد 92 18:41
دخملي ناز هميشه به مسافرتواي چه مسافرته دلچسبي زيارت قبول

ممنون خاله جونبله واقعا جاتون خالی خیلی چسبید

مریم (مامان ثنا جون)
26 مرداد 92 18:03
سلام خاله جون رسیدن به خیر زیارت قبول
چه عکسهای زیبایی
مثل اینکه حسابی بهتون خوش گذشته
همیشه به سفر و شادی
سوغاتی من کو؟

سلام خاله جونی خیلی ممنون جای شما خالی
سوغاتی هم براتون آوردم پیش امام رضا کلی براتون دعا کردم

طلا
28 مرداد 92 12:02
سلام عزیزم. یادته مشهد همدیگر را دیدیم. زیارت تون قبول. ادرس وبلاگ را برات گذاشتم منتظرتم.اسم وبلاگم طلا و زندگی.

سلام عزیزم خیلی ممنون. زیارت شما هم قبول.چشم حتما میایم پیشتون
romina
29 مرداد 92 0:27
زیارتت قبول خوشگل خانوم. تو همه ی عکس ها هم ناز افتادی

خیلی ممنون عزیزم

خاله فاطمه
29 مرداد 92 20:03
وااااااااااااااااااااااااای چه عکسای خجل مجلیقربون شیطونیای با مزت برم که بعدش مظلومانه خسته میشی

مرررررررررررررررسی خاله جونی.

مامان هدیه
30 مرداد 92 17:32
زیارت قبول
ماشالله خیلی ناز شدی

خیلی ممنون خاله جونم

منصوره مامان زهره
2 شهریور 92 18:21
زیارت قبول
هم زمان با هم مشهد بودیم کاش می دونستیم و از نزدیک همدیگه رو می دیدیم
*
خیلی ممنون.چ جالب کاش میدونستیم و همدیگر رو میدیدیم.زیارت شما هم قبول:

mahsa
6 شهریور 92 20:04
جوجه زیارت قبول چه عکسای قشنگی انداختییییی

خیلی ممنون[بوس]