سفر نوروزی93؛اصفهان

سلام به قشنگترین دختر دنیا؛محدثه شیرین زبون،

گفتم شیرین زبون چون این روزها حرفهای قشنگ قشنگ و شیرینی می زنی که هر کدومش با کلی ذوق و شوق از سوی ما همراهه. با شیرین زبونی آغاز کردم چون توی سفری که به اصفهان داشتیم این شیرین زبونی بیشتر شد و به قول معروف "اصفهان یه جورایی به شما ساخته"

قصه سفر:

من و باباجون و شما روز 93/01/09 صبح ساعت 10 حرکت کردیم و تا ساعت 16 عصر هم رسیدیم به مقصد یعنی اصفهان. البته از اونجایی که شما خیلی عاشق سوهان هستی تو راه قم هم توقف داشتیم.

اقامت دو شبه ما در اصفهان هرچند کوتاه بود ولی خیلی خوش گذشت. کالسکه سواری،دیدن سی و سه پل، پل خواجو،(هر چند که زاینده رودی در کار نبود)منار جنبان و ... از همه مهمتر باغ پرندگان که شما واقعا با پرندگانش کلی بازی کردی و دنبالشون می کردی . روزهای سفر به اصفهان به شادی گذشت و ما خوشحال از خوشحالی شما که از این سفر لذت برده بودی روز دوشنبه 93/01/11 ساعت 18:30 عصر به سمت تهران حرکت کردیم و با توجه به سردی فوق العاده هوا حتی ی لحظه ام از ماشین بیرون نیومدیم و در ساعت 22:30 رسیدیم خونمون.

شرح تصویری سفر در ادامه مطلبه حتما حتما بخونید.

محدثه جون تا این لحظه، 1 سال و 9 ماه و 12 روز و 15 ساعت و 0 دقیقه و 47 ثانیه سن دارد

 آغاز سفر اینگونه بودی دخترکم

این مکان زاینده روده که البته چند سالیه خشکیده و این پل هم سی و سه پل

تعجب نکن عزیزم! تو دعا کن زود زود آب پر بشه!

ی سفره هفت سین قشنگ تو یکی از میدونهای شهر اصفهان؛

این هم از نقش جهان اصفهان که ظاهرا خیلی شما رو تو فکر فرو برده!

ما می گیم هوا سرده عزیزم دست به آب نزن!

کمی تفریح و قدم زدن در مجتمع؛

حالا کمی استراحت!

و اما دیدن باغ پرندگان واقعا که جذاب بود خیلی حال کردم؛

جوجو خوابیده!

کلام آخر:

گلم انشاالله همیشه شاد و خوش و خرم باشی خنده از لبان تو گم نشه