محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

سفری به قم و جمکران

دخترک عزیزم   محدثه جون  صبح روز جمعه 28/06/93 من و شما و باباجون به همراه باباحاجی و مامانجون و دایی مهدی و خاله فاطمه و نیکا جونی حرکت کردیم به سمت قم یه سفر یک روزه که خیلی خوش گذشت.راستی عزیز دلم همون روز بیست و هفتمین ماهگردت هم بود.بیست و هفت ماهگیت مبارک عشق مامان السلام علیک یا صاحب الزمان بقیه عکسا ادامه مطلب... اول رفتیم مسجد جمکران که تا رسیدیم یه ماشین آمد و صدا کرد که بفرمایید آش نذری که ما هم رفتیم و گرفتیم وای که چقدر بهت مزه داده بود مامانی.نوش جونت عزیزم قربون این دو تا دختر خوشگل بشم که دارن با هم میرن سمت مسجد اما دخترکم تا میخواستیم وارد حیاط مسجد بشیم...
2 مهر 1393

سفری به بابلسر

دختر نازم محدثه جون بابا محمود از چند ماه پیش یه جای بسیار خوشگل و زیبا دربابلسر رِزِرو کرده بود که بریم چند روزی و خوش بگذرونیم  شنبه 15/06/93 بود که راهی این سفر شدیم. در این سفر دایی مهدی و خاله فاطمه و نیکا جون و همچنین عمو محمد و مهشید جون و ایلیای عزیز هم همراه ما بودند. خیلی سفر خوبی بود و کلی خوش گذشت.کنار ویلاهای شیکی که داشتیم باغ پرتدگان و پارک بازی،جزیره مجنون و یک ساحل بسیار زیبا و عالی. دخترکم بقیه مطالبو با زبان عکس بازگو می کنم... .  در ادامه مطلب با ما همراه شوید.   این چند تا عکس از محوطه ویلامون کلی بازی و شادی جزیره مجنون اینجا هم ح...
24 شهريور 1393

سالگرد ازدواج

سلام بر همسر عزیزم ودختر گلم محدثه جونی همسر خوبم با وجود پر مهرت ونگاه گرمت دنیایی پر از پاکی به ارمغان آوردی.به پاکی قلبت سوگند بدون طنین زیبای صدایت نمیتوانم زندگی کنم.و خدارا شاکرم که سالی دیگر بر عمر زندگی مشترکمان افزوده شد.امیدوارم همیشه در کنار تو ومحدثه جون بهترین روزها رو سپری کنیم. امسال نهمین سالگرد ازدواجمان را در روز 12/06/93 جشن گرفتیم که دخترک نازم درست 2سال و 16 روزت بود. بهانه های زندگیم از صمیم قلب برایتان آرزوی سلامتی میکنم اینم دخترکم با گلی که بابایی خریده قربونت برم مامانی با این حالت قشنگت و به همین مناسبت شام در رستوران نوش جونت عشق مامان وبابا     ...
23 شهريور 1393

روز دختر و یک آخر هفته حسابی؛

دخترک نازنین محدثه جونی؛ در این پست با اجازه دو تا مطلب برات مینویسم چون همزمان بود. یکی "روز دختر" و یکی "گردش و تفریح در باغ دشت بهشت در کرج" ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر: دختران فرشتگانی هستند از آسمان...  برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان یکی از زیباترین روزهای خداوند یعنی ولادت حضرت معصومه (س) خواهر امام رضا (ع) بنام دختر انتخاب شد. این بهترین انتخاب است برای نامگذاری یک روز برای "تو" و دختران گلی مانند "تو" این روز مبارکت باشه دخترکم انشاالله به برکت همین روز همیشه صحیح و سلامت باشی. دختر که باشی می شوی مایه آرامش پدر. دختر که باشی می شوی غمخوار...
8 شهريور 1393

بازدید از نمایشگاه؛

دخترک عزیزم محدثه نازنین؛ ی نمایشگاه به نام "نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی" در محل بوستان گفتگو یا همان "محل دائمی نمایشگاههای شهرداری" برگزار شد. من و شما و باباجون تصمیم گرفتیم بریم بازدید چون طبق تجربیات قبلی در نمایشگاههای "قرآن"، "کتاب و مادر و کودک و..." شما عاشق نمایشگاهی مثل من و بابایی. خیلی باصفا و جالب بود از بازیهای رایانه ای تا نرم افزارهای جذاب برای شما"آهنگ و آموزشهای کودکانه" ک چندتایی با انتخاب خودت  و چندتایی با انتخاب ما خریداری کردیم. خلاصه ی روز خوب و حسابی بود و خیلی خیلی خوش گذشت. این هم چند تا عکس خوشکل از دخترک ما قربونت بغ...
8 شهريور 1393

تفریح در باغ پرندگان

دختر نازم سه شنبه 28/04/93 از طرف اداره ی بابا محمود رفتیم باغ پرندگان و برای دومین بار بود که رفتیم اولین بار شما یک ساله بودی، عمه الهام و ماهان جونم همراه ما آمدن خیلی خوش گذشت و شما هم کلی با دیدن پرندگان ذوق کردی.راستی دخترکم درست همون روز بیست وششمین ماهگردت بود عشق مامان. 26 ماهگیت مبارک پرنسس مامان و بابا بقیه عکسا ادامه مطلب...     قربونت برم مامان تا شیر آب و دیدی سریع رفتی که دستتو بشوری عکس شما با ماهان جون تا تونستید هم به این اردک ها و غاز ها نون دادید عاشق این نگاهتم عشق مامان .: محدثه جون تا این لحظه ، 2 سال و 2 ماه و 4 روز سن دارد :....
1 شهريور 1393

جشن تولد نیکا دایی

دخترکم محدثه جونی پنج شنبه 17/04/93 بود که رفتیم تولد نیکا جونی البته دقیقا یک ماه بعد از تولد واقعیش بود که بخاطر ماه رمضان مامان وباباش بعد از ماه رمضان گرفتن.وااای چ تولد قشنگی بود همه چیز زنبوری بود و خیلی زیبا و عالی بود.خیلی خوش گذشت.دست دایی مهدی و خاله فاطمه درد نکنه خیلی زحمت کشیده بودن. قربون این دوتا دختر بشم من بقیه عکسا ادامه مطلب... نوش جونتون نفس طلایی های من اینم شما با میز تنقلات زنبور کوچولو(قربونت برم تو فکر اینی که زودتر خوراکی بخوری) اینم دخترکم با زنبور کوچولو و کیکش نیکا جون تولدت مبارک عزیزم ...
28 مرداد 1393

سفر نامه مشهد 4

   آقا حرمـت عـجــب صفایی دارد                    لطف و کـرمت عجب وفایی دارد   چون آمـده ام باز حــرم میفهمم                      زیر گـنبـدت عــجب هــوایی دارد دختر گلم محدثه جون باز هم یکبار دیگر  لطف و عنایت آقا امام رضا شامل حال ما شد و مارو طلبید حرم زیبایش. از حال و هوای اونجا قبلا برات گفتم این بار هم مثل همیشه با صفا و آرام. برای این بار اتفاقی که در حرم افتاد رو برات می نویسم. شب اول که رسیدیم و برای زیارت رفتیم حرم، وارد که شدیم گفتی "مامانو" (مامان) شکلات می خوام و...
17 مرداد 1393

یک گردش حسابی

سلام دخترک قشنگم محدثه جونی روز چهارشنبه 93/5/8 فردای عید فطر بود که عمو احمد ما رو دعوت کرد که با هم بریم "فشم" برای گشت و گذار که توی سفر یک روزه ی ما خانواده ی دایی مهدی و مامان مرضی و خانواده ی خاله آمنه وعمو مهدی و مامان منیژ هم بودن خیلی خوش گذشت و شما هم کلی حال کردی یه عالمه آب بازی کردی با فاطمه کو چولو هم کلی بازی کردی. بقیه عکسا در ادامه مطلب... اینقدر که عاشق خالی کردن آبی همش آب قمقمه ت را خالی میکردی  عکس شما با بچه ها  نوش جونت دخترکم بعدش هم یه چرتی زدی کنار رود خونه و کلی آب بازی خوردن آش هم حسابی چسبید خوشحالم که کلی بهت خ...
17 مرداد 1393

سخت ترین پروژه ی زندگیم در ماه مبارک رمضان

دختر ناز مامان محدثه جونی در قرآن کریم کتاب آسمانی ما مسلمانان خدای مهربون در مورد دوران شیر خوردن شما بچه های ناز و دوست داشتنی حرفهایی زده و گفته شما باید تا دوسال تمام شیر بخورید تا حسابی بزرگ بشید تا خودتون به راحتی غذا نوش جان کنید. به کمک خدای مهربون من تونستم مثل خیلی از مامانای دیگه به تو شیر بدم. بعد از تولدت 2 سالگیت تصمیم گرفتم از شیر بگیرمت ولی باز دلم راضی نمیشد. ولی خوب شما دیگه بزرگ شدی. بعدظهر روز93/40/07 آخرین شیر و بهت دادم حسابی خوردی و خوابیدی دیگه از خواب بیدار شدی بهت شیر ندادم شب اول (یک شب مانده بود به ماه رمضان 1393) که میخواستی بخوابی مامان جون و باباحاجی هم امدن خونه ما تا شما کمتر اذیت شی البته...
6 مرداد 1393