محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

سفرنامه شمال10

1395/2/17 18:57
نویسنده : مامان وبابا
447 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم محدثه جونی

از اونجایی که عاشق شمال و ودریا هستی بابا محمود تا موقعیت گیر بیاره یه ویلای شیک و تمیز کنار دریا رزرو میکنه برامون تا بریم و کلی خوش بگذرونیم.این دفعه تعطیلی عید مبعث بود که دو سه روزی تعطیل بود و ما از سه شنبه بعدظهر رفتیم تا جمعه که خیلی سفر خوبی بود .و با این که سه نفره بودیم ولی خیییییییییییییییلی خوش گذشت.

عاشقتم عشق مامان

بقیه شرح ماجرا سفر در ادامه مطلب....

 

از شب قبل که میخواستیم بریم بابا جونی وسایل و گذاشته بود تو ماشین که ما فرداش ساعت دو بریم جلوی اداره بابایی سوارش کنیم و بریم.منم تا ظهر دانشگاه بودم امدم با هم ناهار خوردیم و رفتیم دنبال بابایی.ویلا که بابا یی رزو کرده بود جویبار بود و ما جاده فیروز کوه و برای رفتن انتخاب کردیم.

اینجا بین راه گردنه گدوک هست که یه مقدار ایستادیم برای استراحتمحبت

تو راه هم کلی با عروسک هات بازی کردی(و کلی هم با کیف پول های منقه قههعاشق کیف پول های مامانی و همشو تو زنبیل کوچولوت گذاشتی و گفتی من میخوام اینارو بیارم عزیز دلمخنده )

دوباره یه جا دیگه بابایی ایستاد و برامون بستی خریدخوشمزه

خلاصه ساعت 6 رسیدیم ویلا(این چند تا عکس از ویلا)زیبا

تا میرفتیم دریا کلی شن بازی که به قول خودت شم بازیبوس

یه روز که رفته بودیم دریا این دو تا عروسک و آوردیچشمک

بعدش که رفتیم ویلا گفتی عروسکام شنی شده باید بشورمش و اینجوری جلوی ویلا شستیشتعجب

و بعدش پیچیدشون لای حولهخنده

و لباساشون هم شستی و اینجوری روی برگه ها پهن کردی تا خشک بشهخندونک

جلوی در ویلا چادرت و زده بودم و کلی با هم خاله بازی کردیمزبان

پشت ویلامون یه قایق اینجوری بود که گیر دادی که بریم توش من میخوام بازی کنممتفکر

صبح ها زود از خواب بیدار میشدی اینقدر بازی میکردی که شب اینجوری جلوی تی وی خوابت میبرد عزیزمخواب آلود

وسایل آش رشته هم اورده بودم و اونجا آش خوردی که شما عاشقشیخوشمزه

یه روز درست کردم جلوی ویلا خوردیم و یه روز هم بردیم لب دریا(نوش جونت عزیزم)بوس

اینم چند تا عکس خوشگل کنار دریامحبت

اینم بابایی به عشق سه تایی مون نوشتبغل

دخترک عزیزم برات همیشه آرزو میکنم که خوش باشی و از ته دلت بخندی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله فاطمه
19 اردیبهشت 95 1:50
عزیز دلم خیلی عکسا و ژسات خوشمله می خوام بخورمت هاممممممممممممممممممممممممم
مامان وبابا
پاسخ
ممنون خاله جون
موتور برق
27 اردیبهشت 95 1:00
مطالب شما بسيار جذاب است، موفق و پيروز باشيد.
مامان وبابا
پاسخ
خیلی ممنون