سفرنامه شمال 7
دختر شیرین زبون ما محدثه خانومی
برای مسافرت نوروز 94 شمال و انتخاب کردیم که بابا محمود یه جایه بسیار خوب و زیبا در چمخاله کنار ساحل زیبای دریا از یک ماه قبل رزو کرده بود که راحت باشیم.
روز دهم عید به همراه دایی مهدی و خاله فاطمه و نیکا جون راه افتادیم به سمت شمال البته بابا حاجی و مامانجون چند روز زودتر رفته بودن خونه ی بابای مامانجون و ما هم رفتیم پیش انها تا فرداش. بعدش روز یازدهم همگی رفتیم ویلایی که بابا محمود گرفته بود وتا پایان تعطیلات اونجا موندیم.
خیلی سفر خوبی بود کلی خوش گذشت.البته هوا خیلی سرد بود و ما اصلا به سردی هوا کاری نداشتیم کلی برای خودمون گشتیم و خوش گذروندیم.بقیه شرح سفر را همراه با عکسا توضیح میدیم.
برای دیدن بقیه عکسا بفرمایید ادامه مطلب...
چون صبح زود حرکت کردیم شما تقریبا تا مقصد خواب بودی
همون روزی که راه افتادیم تولد باباحاجی هم بود سر راهمون از شیرینی فروشی اشهدی از صومعه سرا یه کیک خوشگل خریدیم و باباحاجی رو کلی غافلگیر کردیم.
اینجا هم تو حیاط آقاجونه که کلی بازی کردی و دنبال مرغ و خروس ها رفتی
اینجا هم با آقاجون بابابزرگ مامان داشتی برای مرغ و خروس ها دونه میریختی
اینجا هم جلوی در ویلا
نزدیک چمخاله آستانه اشرفیه بود که یه روز برای زیارت (یکی از برادرای امام رضا (ع)) اونجا رفتیم.
بازار ماهی شهر "چاف" هم رفتیم ماهی سفید خریدیم و درست کردیم. خداروشکر شما خیلی دوست داشتی عزیزم
داخل ویلا پله داشت که شما و نیکا دائماً میرفتید بالا و پایین
اینجا هم مشغول خوردن آش سیزده بدر هستی گلم نوش جونت
با اینکه هوا خیلی سرد بود ولی بازهم در شنهای ساحل بازی کردی
اینم چند تا از ژست های خوشگلت که دلم نیامد نزارم
.: محدثه جون تا این لحظه ، 2 سال و 9 ماه و 17 روز سن دارد :.