امروز درست 4 ماهه که خدا عشق رو مهمون خونه ی ما کرده. عشق ما یه دختر کوچولوی عزیز و دوست داشتنیه که وقتی میخنده انگار دنیا رو بهمون میدن و وقتی گریه میکنه حاضریم دنیا رو براش بیاریم تا اشکاش رو نبینیم.. دخترک ما دیگه حسابی برای خودش خانوم شده و البته حسابی هم بازیگوشه. از وقتی یادگرفته غلت بزنه تا میذاریش رو زمین غلت میزنه و بعد جیغ میزنه که بیاید من رو برگردونید!و وقتی برمی گردونیمش دوباره روز از نو!! دستاش رو هم خیلی بامزه نگاه میکنه ؛ یا داره میخورتشون و یا داره باهاشون بازی میکنه!دخترکم از خودش صداهای بامزه درمیاره و سعی میکنه با ما صحبت کنه.آب دهنشم همیشه سرازیره و اکثرا یقه ی لباسش رو خیس میکنه! از خواب که بیدار میشه خیل...