شروع اولین زمستان گل همیشه بهارم؛
دختر نازمون محدثه جون سلام؛
ديشب چه شب قشنگي بود.واقعا كه اين رسم و رسوم ايراني خيلي دلچسبه
من و بابايي ديشب هفتمین يلداي مشتركمون رو باهم گذرونديم اما اين شب يلدا با يلداهاي ديگه يه تفاوت بزرگ و شيرين داشت و اين تفاوت وجود نازنين تو بود
شما با خنده هاي نازت ديشب حس خوشبختي رو توي وجودمون دو برابر كردي و باعث شدي كه ما بيشتراز هميشه شكرگذار خدا باشيم.
دختر گلم من و شما و بابایی به خونه بابا حاجی و مامانجون رفتیم که دایی مهدی و خاله فاطمه هم اونجا بودن خیلی خوش گذشت
اینم یه هندونه خوشمزه
برای دیدن بقیه عکسا بفرمایید ادامه مطلب....
فکر نکنین من از اینا خوردم فقط باهاشون عکس گرفتم
خوبه این هندونه رو بابا حاجی خرید وگرنه احتمالا منو میخوردن
یعنی اینو چه جوری میخورن
فهمیدم!با مشت باید بزنم روش
بیاین اینو تکلیفشو روشن کنید دیگههههههه!!!!
چقدر خوشمزست؛به به جاتون خالی
اینم یه عکس از جایگاه ویژه فرشتمون
واما دختر نازم
سفیدی برف را برای روحت،سرخی انار را برای قلبت،شیرینی هندوانه را برای عشقت،وبلندای یلدا را برای زندگی قشنگت آرزومندم.