یادآوری سالهایی ک ننوشتم
سلام دختر عزیزم؛
ی وقفه طولانی برای نوشتن مطالب مهم و ثبت خاطرات شما افتاد ک از صمیم قلبم از شما معذرت خواهی میکنم. عزیز بابا و مامان، توی هفت سالگی تا هشت سالگی شما اتفاقات خوب و شیرینی افتاد ک به مهمترین هاش اشاره میکنم:
*رفتن به باشگاه در رشته کاراته
*رفتن به کلاس اول و دوم و قبولی با نمرات و نتایج عالی
*علاقه شدید به بازی با عروسک باربی ک انواع مختلف این عروسک هم داشتی و البته داری
*علاقه زیاد به بازی با تبلت و گوشی و چرخیدت تو روبیکا
*رفتن به مسافرتهای مختلف و شهرهای ایران عزیزمون
*ی دوره خیلی سخت هم تجربه کردیم و آن دوره منحوس کرونا بود. دنیا از سال ۹۸ درگیر یک ویروس به اسم کرونا شد و در سال ۱۴۰۰ خانواده ما درگیر این ویروس شد. من و مامان به شدت و تو و داداش خوشبختانه ضعیف. خداروشکر به خیر گذشت..
*رفتن به کلاس زبان در آموزشگاه شکوه از سال ۱۴۰۰
*رفتن به کلاس کاراته از سال ۹۶
*رسیدن به سن تکلیف، سرآغاز ایمان و بندگی در برابر خداوند (البته در یک پست جدا کاملا توصیف میکنم برات)
*علاقه شدید به روبیکا و دیدن فیلمهای بهار و ستایش😡 و همچنین علاقه شدید به سریالهای کره ای و اخیرا فیلم "ونزدی" 😡
* علاقه شدید به خواندن کتاب
*علاقه به خوردنیهای زیاد مثل هات چاکلت، نودلیت و ...
و خلاصه موارد زیادی ک شاید در ذهنم نباشد،
عزیزکم به دنبال موفقیتهای بزرگ باش و من مثل کوهی پشت شما هستم. انشاالله
در رابطه با این مکان هم بعدا توضیح کاملی میدم.