محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

سفرنامه شمال14

1396/1/20 23:29
نویسنده : مامان وبابا
265 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم محدثه جونی

چند روز اول عید که مشغول دید و بازدید عید در تهران بودیم و تقریبا خونه ی همه فامیلا رفتیم و کلی عیدی گرفتی  و خوش گذروندیم.یه سفر یه روزه هم به سمنان خونه ی دایی مامان رفتیم که اونجا هم خیلی خوش گذشت.برای مسافرت هم از یک ماهه پیش برنامه ریزی کرده بودیم با دایی اینا و مامانجونشون بریم شمال که بابا جونی یه ویلای خیلی شیک در بندر انزلی رزو کرده بود که از یازدهم عید بریم تا چهاردم که سیزده بدر هم شمال بودیم.

خلاصه خیلی سفر خوبی بود و کلی خوش گدشت بقیه شرح ماجرای سفر با عکسا توضیح میدم برات.

برای دیدن بقیه عکسا بفرمایید ادامه مطلب...

 

یازدهم صبح زود راه افتادیم و بابا جون بقلت کرد و گذاشت تو ماشین که بخوابی اما از ذوق که داشتی بیدار شدی و هر کاری کردم نخوابیدی و مشغول بازی شدی.

یکم که گذشت یه جا وایستادیم وصبحانه املت بخوریم که شما دوست نداشتی و نون و پنیر و خیار خوردی

یک ساعت بعد از خوردن صبحانه اینجوری خوابت برد

این چند تا عکس از ویلا و دریا

یه روز ناهار هم اکبر جوجه خوردیم که خیلی دوست داشتی

یه روز هم رفتیم منطقه آزاد انزلی کاسپین کلی خرید کردیم

در کل خیلی سفر خوبی بود و خیلی خیلی خوش گذشت مخصوصا به شما بچه ها

اینجا هم تو راه برگشتنه که معمولا بیشتر از رفتن میخوابی

دختر گلم ایشالله که همیشه شاد باشی و از ته دل بخندی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله فريماه
12 اردیبهشت 96 15:15
هميشه به گردش خانوم گل
عمو احمد
19 اردیبهشت 96 11:38
جیگر عمو
مامان وبابا
پاسخ
مرسی عمو جون که به وبلاگم سر میزنی
مریم(مامان ثنا جون)
25 اردیبهشت 96 1:32
سلام محدثه جون خاله خوبی عزیزم ماشالله چه بزرگ شدی دلم برات تنگ شده بود
مامان وبابا
پاسخ
سلام خاله جون خیلی ممنون