آخرین روزهای پایانی سال 94
دختر گلم محدثه جونی
الان که این مطلب و برات مینوسیم ساعت حدود 2 بامداد هست و ایشالله ساعت 8 صبح سال تحویل میشه و الان شما دختر گلم در خواب ناز ناز هستی.
عزیزم سالی که گذشت سال خوبی بود برای ما یه جورایی من میگم سال امام رضایی بود چون چهار دفعه امام رضا ما رو به حرم زیبایش دعوت کرد از خدا میخوام که ایشالله در سال جدید هم همینطور و بیشتر باشه.نمیدونم چرا خود به خودآمد تو ذهنم که حرم امام رضا را برات بنویسم ایشالله خود امام رضا همیشه نگهدارت باشه گلم.
و اما بگم که شما عشق مامان از خونه تکونی بگیر تا خرید و چیدن سفره هفت سین و همه ی اینکارا به مامانی کمک کردی عزیزم و خیلی دوست داشتی که زودتر عید بیاد همش به مامانی میگفتی چند تا دیگه بخوابیم عید میشه.دیگه امشب که میخواستی بخوابی بهت گفتم همین یدونه رو بخوابی عیده و کلی ذوق کردی و به امید عید زودی خوابیدی جیگر مامانی.
عزیز دلم ایشالله سال 95 هم برای عشق مامان سال خوب و پر برکتی باشه با سلامتی و شادی و البته سال امام رضایی برای دختر امام رضاییم.
عشق مامان پیشاپیش عیدت مبارک.
اینم چند تا عکس از کمک هایی که به مامان کردی:
اینجا داشتی کمک ما مبل ها رو شامپو فرش میکشدی
اینجا هم داری با بابایی تخم مرغها رو رنگ میکنین
وسایل هفت سین و داشتی کمک مامانی آماده میکردی
اینجا هم رفتیم بازار گل برای خرید گل و سبزه قربون ژستات برم مامانی
.: محدثه جون تا این لحظه ، 3 سال و 9 ماه و 4 روز سن دارد :.